یارو داشت رد می شد، دید دارن یه نفرو میزنن. پرسید:
چرا میزنیدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعای پیامبری میکنه.
گفت: بزنید اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.
*******************************
2 تا دوست با هم میرن هتل، اولی میره توالت فرنگی، دومی میاد کتکش میزنه!
میگن: چرا میزنیش؟ میگه: من هر روز از این چشمه آب می خورم،
این اومد دستشویی کرد توش !
یارو از زنش میپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی
یا مثل خر کیف می کنی؟
***********************
یارو نوشابه میخوره، گازشو میگیره میره شمال
***********************
غضنفر: اون مورچه رو میبینی که بالای اون کوهه؟
قل مراد: کدومو میگی؟ اونی که چشماش بسته است
یا اونی که چشماش بازه؟
یارو میره دکتر، میگه: شبها خواب میبینم با خرها فوتبال بازی میکنم.
دکتر میگه: این قرصها رو بخور. طرف میگه: میشه از فردا بخورم، آخه امشب فیناله.
مردی به استخدام یک شرکت بزرگ در آمد. در اولین روز کار خود، با کافه تماس گرفت و فریاد زد: یک فنجان قهوه برای من بیاورید. صدایی پاسخ داد: شماره داخلی را اشتباه گرفته ای، می دانی با کی داری حرف می زنی؟ کارمند گفت: نه. طرف گفت: من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق. کارمند گفت: و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره! مدیر اجرایی گفت: نه. کارمند تازه وارد گفت: خوبه، و سریع گوشی را گذاشت.
یارو خونه اش آتیش گرفته بود، هی میرفت تو و بر می گشت. ازش می پرسن: چرا هی میری و میای؟ میگه: چون مادر زنم تو خونه ست. می پرسن: چرا بیرونش نمیاری؟ میگه: میرم تو هی این رو، اون روش میکنم، حالا زوده بیارمش بیرون.
به یکی میگن: میزان تحصیلات؟ میگه: PHD. میگن: یعنی چی؟ میگه:
Passed Highschool with Difficulties
قرار بوده یکی کف اتوبان رو لاین بکشه، روز اول 20 کیلومتر رنگ میزنه، روز دوم 10 کیلومتر و روز سوم 1 کیلومتر. رئیسش بهش میگه: چرا هر روز کمتر رنگ میزنی؟ میگه: نمیتونم بهتر از این کار کنم، چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم.
جوک جدید سری ۸
یارو از زنش میپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی
یا مثل خر کیف می کنی؟
***********************
یارو نوشابه میخوره، گازشو میگیره میره شمال
***********************
غضنفر: اون مورچه رو میبینی که بالای اون کوهه؟
قل مراد: کدومو میگی؟ اونی که چشماش بسته است
یا اونی که چشماش بازه؟