جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک 16

 

یارو میره دکتر، میگه: شبها خواب میبینم با خرها فوتبال بازی میکنم.  

 

دکتر میگه: این قرصها رو بخور. طرف میگه: میشه از فردا بخورم، آخه امشب فیناله. 

 


 

مردی به استخدام یک شرکت بزرگ در آمد. در اولین روز کار خود، با کافه تماس گرفت و فریاد زد: یک فنجان قهوه برای من بیاورید. صدایی پاسخ داد: شماره داخلی را اشتباه گرفته ای، می دانی با کی داری حرف می زنی؟ کارمند گفت: نه. طرف گفت: من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق. کارمند گفت: و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره! مدیر اجرایی گفت: نه. کارمند تازه وارد گفت: خوبه، و سریع گوشی را گذاشت.  

 


 یارو خونه اش آتیش گرفته بود، هی میرفت تو و بر می گشت. ازش می پرسن: چرا هی میری و میای؟ میگه: چون مادر زنم تو خونه ست. می پرسن: چرا بیرونش نمیاری؟ میگه: میرم تو  هی این رو، اون روش میکنم، حالا زوده بیارمش بیرون.  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد