جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک جدید جک جدید جکستان

 

چوپان دروغگو می میره،اون دنیا  ازش می پرسن: کی هستی؟ 

 

 می گه: دهقان فداکار! 

 

 

یارو تو سینما دست میکنه تو دماغش، دستمال نداشته، به بغلیش میگه : 

 

 دست به دست کن، بمالش به دیوار.  

از یکی میپرسن: شما ایمیل دارید؟  

میگه: نه خیلی ممنون، الان ناهار خوردم! 



 

جوک 16

 

یارو میره دکتر، میگه: شبها خواب میبینم با خرها فوتبال بازی میکنم.  

 

دکتر میگه: این قرصها رو بخور. طرف میگه: میشه از فردا بخورم، آخه امشب فیناله. 

 


 

مردی به استخدام یک شرکت بزرگ در آمد. در اولین روز کار خود، با کافه تماس گرفت و فریاد زد: یک فنجان قهوه برای من بیاورید. صدایی پاسخ داد: شماره داخلی را اشتباه گرفته ای، می دانی با کی داری حرف می زنی؟ کارمند گفت: نه. طرف گفت: من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق. کارمند گفت: و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره! مدیر اجرایی گفت: نه. کارمند تازه وارد گفت: خوبه، و سریع گوشی را گذاشت.  

 


 یارو خونه اش آتیش گرفته بود، هی میرفت تو و بر می گشت. ازش می پرسن: چرا هی میری و میای؟ میگه: چون مادر زنم تو خونه ست. می پرسن: چرا بیرونش نمیاری؟ میگه: میرم تو  هی این رو، اون روش میکنم، حالا زوده بیارمش بیرون.