جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک 12

 جوک 12

 

 

گیوه چیست؟ کفشی است که غضنفر به علت تشخیص ندادن پای چپ و راست میپوشد.

جکستان جوک جک جوکستان

 جکستان جوک جک جوکستان

 

دره سر سفره ناهار به پسر بزرگش میگه: پسر جون برو یک لیوان آب برام بیار.
پسره به خواهر کوچیکترش میگه: مگه نمیبینی بابا تشنه است برو یک لیوان آب براش بیار.
خواهره به برادر کوچیکترش میگه: زود پاشو برو یک لیوان آب برای بابا بیار.
بچه کوچیکه تا می خواد یک چیزی بگه، مادرش میگه: مرد، مگه نمیبینی اینها آدم بشو نیستند، خودت پاشو لیوان آبت را بخور، یک لیوان آب هم واسه من بیار!!!!!

جوک جوک و اس ام اس اس ام اس و جوک جکستان جوک جدید

جوک جوک و اس ام اس اس ام اس و جوک جکستان جوک جدید 

 

غضنفرمیخواسته بیاد تهران، میره ترمینال از یه راننده میپرسه آقا بلیط تهران چند؟ رانندهه میگه: اگه جلو بشینی 5000 تومن وسط 3000 تومن رو بوفه 1000 تومن، بعد میخواد یکم یارو رو سر کار بذاره، میگه:‌اگه دنبال اتوبوس هم بدویی 300 تومن! غضنفریک نگاه به کیف پولش می‌کنه، میگه: خوبه دنبالش میدوم! خلاصه 300 تومن میده‌و بسم‌الله شروع می‌کنه دنبال اتوبوس دویدن. نزدیکای غروب اتوبوس داشته از نزدیکای کرج رد میشده،‌رانندهه میبینه غضنفرهی داره از عقب اشاره میکنه، شاگردش میگه: بابا نگه دار سوار شه. هوا داره تاریک میشه سختشه، بیچاره 300 تومن هم که داده. راننده هم نگه میداره غضنفرنفس نفس زنان و شاکی میاد جلو میگه: ‌اینجا کرج بود؟ راننده میگه:‌آره. غضنفرمیگه:‌خوب مرتیکه خر چرا هر چی علامت میدم نگه نمیداری؟! من میخواستم کرج پیاده شم

جوک جدید جک جدید جوک روز جک روز

 جوک جدید جک جدید جوک روز جک روز

 

غضنفر میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره غضنفر  میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعه‌ای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح غضنفر میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! غضنفر میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهارمش به ما بده

جوک جک

 جوک جک

 

از حیف نون می پرسن نظرت راجع به زلزله چیه؟
می گه طرح خوبیه، تکان دهنده است!
فرستنده: 0935xxxx221 

حیف نون به سن بلوغ می رسه، دم در میاره!
فرستنده: 0938xxxx152 

اصفهانیه ماشین می خره، می ده تا براش جل دش کنند.
فرستنده: 0913xxxx451 

   

این یکی به اون یکی دو تا انگشت نشون می ده، می گه: این چند تاست؟
اون یکی می گه: کدوم یکی؟! 

 

زن و شوهری داشتن با هم دعوا می کردند، شوهر می گه: من فقط به خاطر این که بابات پولدار بود باهات ازدواج کردم.
زنه می گه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟

یه نفر در کندوی عسل رو بر می داره، می بینه یه زنبوره می گه اِهم!
فرستنده: مشدلی از همدان 

 

حیف نون منچ بازی می کنه، مار نیشش می زنه!
فرستنده: 0913xxxx865 

 

 

یک روز حیف نون می ره نارنگی بخره، اسم نارنگی یادش نمی یاد. بعد می گه: "آقا به من 2 کیلو پرتقال کم باد بده!"

 

 

 

زنی بچه به بغل سوار اتوبوس شد. راننده اتوبوس گفت: "بچه ی شما زشت ترین بچه ای است که در عمر دیده ام." به زن خیلی برمی خورد. زن به مسافری که در کنار او نشسته است می گوید: "شنیدید راننده چه توهینی به من کرد؟"
مسافر می گوید: "این میمون رو بده به من، برو پیش رئیس اتوبوسرانی ازش شکایت کن!"
این لطیفه به عنوان بهترین لطیفه ی جهان از نظر کاربران انگلیسی معرفی شد.

Labels: Joke