جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک ۱۱

 

اگر مردی در ماشین را برای همسرش باز کرد:  

 

 1-ماشین جدید است!   

2-همسر جدید است!   

3  -آن زن همسرش نیست! 

 


بچه که بودیم، بچه بودیم. بزرﮒ که شدیم، بزرﮒ که نشدیم هیچ،  

 

دیگه همون بچه هم نیستیم. برای عشق پاک بچه گیها دلم تنگ است... 

 


 

جوک ۱۰

 به خروس میگن مرغ چندحرف داره میگه قربونش برم حرفی نداره

 

 

عروس وارد مجلس عروسی میشه مادرشوهرمیگه : صلی الله محمد دشمن جونم امد .  


عروس میگه : عقرب زیرقالی خواستی پسرنیاری!!!

جوک ۸

غضنفر از تاکـ.سی پیاده می شه درو محکم می بنده، می گه: پدر سگ خودتی.

راننده میگه: من که چیزی نگفتم.


غضنفر می گه: بعدا که می گی 

غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو


می گه: تکـون بخوری با لگد می زنم تو کمرت!


 

جوک ۴

 

حیف نان شهردار می شه، صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه...شب می شه...ولی خبری ازش نمی شه. نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه. زنش می پرسه: کجا بودی تا این وقت شب؟ حیف نان می گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمینش رو کندم!!!

.

.

حیف نان نشسته بوده سر جلسه کنکور. خلاصه سؤالها رو پخش می کنند و حیف نان هم اول یک پنج دقیقه‌ای مبهوت به سؤالا خیره می شه، بعد یک پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میکنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر کردن. بعد 40-50 دقیقه ممتحن میبینه حیف نان خیس عرق شده، هی داره یک سکه رو میندازه بالا، زیر لب فحش میده. میره جلو میپرسه: داری چیکار میکنی؟ حیف نان میگه: همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چک می کنم! 

جوکستان جکستان سایت جکستان

 جوکستان جکستان سایت جکستان

 

 

 

حیف نان زنش دو قلو می زاد به دکتره میگه: دکتر ارزون حساب کن جفتشو ببرم

 .

 

 .

شاعری پشت تریبون رفت و شروع به خواندن شعرش کرد. او خواند: «من می‌آیم، من می‌آیم، من می‌آیم...» در این وقت، هرچه فکر کرد ادامه شعر یادش نیامد. شاعر در حال فکر کردن بود که ناگهان پایش به پایه میز گرفت و از بالای سن روی پیرمردی افتاد. شاعر از پیرمرد عذرخواهی کرد. پیرمرد گفت: «تقصیر شما نیست. شما دو، سه بار گفتید من می‌آیم، ولی من جدی نگرفتم.» 

   

.

 حیف نان کیس کامپیوترش رو میبره تعمیرگاه می گه آقا اینو برای ما تعمیر کن. مرده می گه: چه مشکلی داره؟ میگه: والا نمی دونم چرا چند روزه جا لیوانیش بیرون نمیاد!