جوک جک جوکستان جوک جدید جک جدید
زن و شوهری داشتن با هم دعوا میکردند، شوهر میگه: من فقط به خاطر اینکه بابات پولدار بود باهات ازدواج کردم.
زنه میگه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟
جک جدید جوک جدید جکستان جدید جوکستان اصلی
غضنفر میره در خونه دوستش و هر چی در میزنه کسی درو باز نمیکنه، با خودش میگه فکر کنم درشون خرابه، بهتره زنگ بزنم!!
جکستان جوک جک جوکستان
دره سر سفره ناهار به پسر بزرگش میگه: پسر جون برو یک لیوان آب برام بیار.
پسره به خواهر کوچیکترش میگه: مگه نمیبینی بابا تشنه است برو یک لیوان آب براش بیار.
خواهره به برادر کوچیکترش میگه: زود پاشو برو یک لیوان آب برای بابا بیار.
بچه کوچیکه تا می خواد یک چیزی بگه، مادرش میگه: مرد، مگه نمیبینی اینها آدم بشو نیستند، خودت پاشو لیوان آبت را بخور، یک لیوان آب هم واسه من بیار!!!!!
جوک جکستان جک
دختر بچه توی اتاقش داشت بازی می کرد. تا مادرش میاد تو اتاق، شروع میکنه به گریه کردن.
مادرش میگه: چی شده؟ دختره میگه: افتادم، سرم خورد به تخت.
مادرش میگه: کی افتادی؟ الان؟
دختره میگه: نه دیروز.
مادرش میگه: پس چرا الان داری گریه می کنی؟
دختره میگه: آخه دیروز شما تو اتاق نبودید که من گریه کنم!
جوک جوک و اس ام اس اس ام اس و جوک جکستان جوک جدید
غضنفرمیخواسته بیاد تهران، میره ترمینال از یه راننده میپرسه آقا بلیط تهران چند؟ رانندهه میگه: اگه جلو بشینی 5000 تومن وسط 3000 تومن رو بوفه 1000 تومن، بعد میخواد یکم یارو رو سر کار بذاره، میگه:اگه دنبال اتوبوس هم بدویی 300 تومن! غضنفریک نگاه به کیف پولش میکنه، میگه: خوبه دنبالش میدوم! خلاصه 300 تومن میده‌و بسم‌الله شروع میکنه دنبال اتوبوس دویدن. نزدیکای غروب اتوبوس داشته از نزدیکای کرج رد میشده،رانندهه میبینه غضنفرهی داره از عقب اشاره میکنه، شاگردش میگه: بابا نگه دار سوار شه. هوا داره تاریک میشه سختشه، بیچاره 300 تومن هم که داده. راننده هم نگه میداره غضنفرنفس نفس زنان و شاکی میاد جلو میگه: اینجا کرج بود؟ راننده میگه:آره. غضنفرمیگه:خوب مرتیکه خر چرا هر چی علامت میدم نگه نمیداری؟! من میخواستم کرج پیاده شم