جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک,جک,جکستان,جوکستان,جدید

جوک جوک جدید جک جک جدید جوکستان جکستان

جوک ۸

غضنفر از تاکـ.سی پیاده می شه درو محکم می بنده، می گه: پدر سگ خودتی.

راننده میگه: من که چیزی نگفتم.


غضنفر می گه: بعدا که می گی 

غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو


می گه: تکـون بخوری با لگد می زنم تو کمرت!


 

جوک ۷

به قلمراد می گن دگرگونی یعنی چه ؟ 

 می گه یعنی این گونی نه . یک گونی دیگه!!! 

اسب هنرمند


یه اسبه زنگ میزنه سیرک میگه با مدیر سیرک کار دارم . گوشی رو میدن به مدیر
سیرک اسبه بهش میگه آقا من کار میخوام   مدیره میگه کار نیست    اسبه همینطور اصرار میکنه مدیر هم انکار تا آخرش مدیره میگه کشتیمون حالا چه کار بلدی؟
اسبه میگه احمق دارم باهات حرف میزنم!

 


جوک ۶

 

یه مرده تو رستوران غذاشو میذاره رو میز و میره دستشویی برای اینکه کسی به

غذاش دست نزنه یه یادداشت میذاره کنارش که کسی به غذای من دست نزنه

زیرش هم امضا می کنه

قهرمان بوکس... بعد میاد میبینه غذاش نیست و جاش یه یادداشت که

نوشته من غذات و بردم... قهرمان دو !!!

 

جوک ۵

 

حیف نان میره حمام با خودش خودکار میبره میگن خودکار برای چیه؟  

میگه میخوام هر جا مو می شورم علامت بزنم یادم نره

 

جوک ۴

 

حیف نان شهردار می شه، صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه...شب می شه...ولی خبری ازش نمی شه. نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه. زنش می پرسه: کجا بودی تا این وقت شب؟ حیف نان می گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمینش رو کندم!!!

.

.

حیف نان نشسته بوده سر جلسه کنکور. خلاصه سؤالها رو پخش می کنند و حیف نان هم اول یک پنج دقیقه‌ای مبهوت به سؤالا خیره می شه، بعد یک پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میکنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر کردن. بعد 40-50 دقیقه ممتحن میبینه حیف نان خیس عرق شده، هی داره یک سکه رو میندازه بالا، زیر لب فحش میده. میره جلو میپرسه: داری چیکار میکنی؟ حیف نان میگه: همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چک می کنم!